ميرم عابر بانك يارو داره جون ميكنه با دستگاه كلنجار ميره بعد ده دقيقه بر ميگرده ميگه شما هم كار داري؟
نه پس پيك موتوريم واسادم نامه اداريتونو تايپ كنين ببرم
با دوستم سه ساعت تو صف نونوايي وايساده بوديم صف 40 متري نوبتم شده
يارو ميگه نون مي خواي ؟
پَـــ نَ پَـــ تا الان قطار بازي مي کرديم واگن آخرم بوديم
زنه شيکمش اومده جلو، رفيق ما ميپرسه اين حامله س؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ اين زن آقا گرگهاس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش
تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه
داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم
به رفیقم میگم افتادم جنوب غرب . میگه بازی تراوین و میگی ؟ په نه په سربازی رو میگم.
رفتم دادگستري يارو ميپرسه شکايت داشتيد؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ يه خورده برنج آوردم با ترازوي عدالت وزن کنم
بچه به دنیا اومده .. همه خوشحال و اینا .. مامان بزرگه برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟... پَ نه پَ میخایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه... نیو فولدر